پرونده پروژه پتروشیمی میانکاله، با ابطال مجوز مقدماتی احداث آن برای همیشه بسته شد. پروژهای ضد محیط زیستی که قرار بود در مراتع حسینآباد مازندران و در ۲۰ کیلومتری تالاب میانکاله احداث شود. آغاز احداث پتروشیمی در زمستان سال ۱۴۰۰، واکنش تند فعالان محیطزیست را برانگیخت و کابران شبکههای اجتماعی نیز، برای مدت قابل توجهی به این موضوع پرداختند. پس از گذشت ۲ سال پر مناقشه، روز گذشته احداث پروژه، رسما برای همیشه متوقف شد و بازپسگیری زمینهای واگذارشده به سرمایهگذاران پتروشیمی، تنها گام باقیمانده برای کامیابی فعالان محیط زیست است.
پرسش مورد بحث در این گزارش اما این است که آیا میتوان این اتفاق را به پای اثربخش بودن مقاومتهای مدنی زد؟ تغییرات اجتماعی در ایران تنها با ارادهی تصمیمگیران و سیاستمردان رقم میخورند؟ با توجه به تحلیلهایی که از نیمهجان شدن جامعه و تضعیف روزافزون جامعه مدنی مطرح شده، دستیابی به موفقیتهایی مثل ابطال پروژه میانکاله، نشانهای از کورسوهای امید به تغییر و اثرگذاری در بدنه اجتماع است؟
روزنامه اینترنتی فراز در این باره با «امانالله قراییمقدم»، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی گفتوگو کرده است.
امانالله قراییمقدم در ابتدا با اشاره به تاثیر غیرقابل انکار نهادهای مدنی در جامعه و روند سیاستگذاریها گفت: «همیشه باید بدانیم که مقاومت مدنی، اگرچه پنهان یا آشکار، موثر است. گرچه برخی دولتها شعار میدهند که تغییرات ایجاد شده، در نتیجه این مقاومت اتفاق نیفتاده و تصمیم خودشان بوده اما چنین نیست. حتی همان کسانی که با مقاومتهای مدنی مخالف بوده یا کسانی که دست از مقاومت برداشتهاند، از این مقاومتها تاثیر میگیرند. رسوبات فرهنگی و اجتماعی در مغز همه ما تحت تثیر قرار میگیرند. بنابراین مقامات دولتی و حاکمتی نمیتوانند بگویند تحت تاثیر مقاومتهای منفی قرار نگرفتهاند و تصمیم نهایی با خودشان بوده است. چون اگر چنین بود، چرا در همان ابتدا و پیش از ایجاد مقاومت مدنی تصمیمی نگرفتند؟».
او در ادامه گفت: «بنابراین، از نظر اجتماعی هر نوع مقاومت و خواستی که در جامعه مطرح میشود، برنامهریزان و تصمیمگیران را تحت تاثیر قرار میدهد. اما از دیدگاه «الکسی دو توکویل»، جامعهشناس فرانسوی، حاکمیت بر این عقیدهاست که اگر خواستهای را به صورت آنی برآورده کنند، بر میزان خواستهها افزوده میشود و آنقدر افزایش پیدا میکند که به انقلاب یا سقوط حکومت بینجامد. بنابراین، به این صورت عمل میکند که اول میگویند «نه!». به تدریج که جامعه آرام شود و آب از آسیاب بیفتد، آنوقت تن به خواستهها و مطالبهها میدهند. طبق همین نگاه توکویلی، حاکمیت نمیخواهد زود عرصه را ببازد و کمی مقاومت میکند».
این جامعه شناس با مصداقی کردن بحث ادامه داد: «برای مثال در مورد میانکاله، از همان لحظهای اول که بحثش مطرح شده، مقاومت را احساس کردند. خودشان میگویند به فکر افتادیم. در هر مسالهای، میانکاله باید یا مسالهای دیگر، مسوولان تحت تاثیر این مقاومتها قرار میگیرند و نمیتوانند بگویند حرکتهای مدنی و اجتماعی بیتاثیر بوده است. ابدا چنین نیست. این حرکت هرچه عمیقتر، شدیدتر و گستردهتر باشد، تاثیرات بیشتر و عمیقتری نیز میگذارد».
او در ادامه گفت: «گرچه احساس میکنند که جامعه ایران قدرت مدنیاش را از دست داده و کسی به حرفش گوش نمیکند، اما چنین نیست. چه در مساله مرحومه مهسا امینی و چه در همین مساله میانکاله، دیدیم که به حرف گوش میکنند و تحت تاثیر قرار میگیرند. البته همه این اعتراضات و مقاومتها، در نتیجه همین گوش نکردن به حرف مردم خلق میشود. در نتیجه این خلق شده که خود مردم، خیال کردند که حرفشان دیگر بیاثر است. چنین نیست! این حرفها روی هم انباشته میشود. شما میبینید که از سالهای ۸۸، ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ این اعتراضات شتاب گرفته است. میتوان نتیجه گرفت که گرچه مردم احساس میکنند کسی حرفشان را نمیشوند، اما اینطور نبوده است. اصولا، حکومتها میخواهند که مردم از خواستههاشان ناامید شوند. یعنی کاری کند که مردم احساس کنند حرفشان شنوایی ندارد. طبق قانون فیزیک، هر عملی را عکسالعملی است مساوی و در جهت مخالف. بنابراین حکومتها چنین تلقین میکنند که حرف مردم را نمیشوند. اما گوش میکند؛ ناچار است که گوش کند».
قراییمقدم با اشاره به واکنشهای اجتماعی به بحران اخیر در فلسطین گفت: «یکی از مسایلی که امروز در جامعه میبینید واکنش به مساله فلسطین است. چرا مردم به مساله فلسطین واکنش نشان نمیدهند؟ در انگلیس بیش از ۱۰۰هزار نفر، به صورت خودجوش علیه اسراییل به خیابان آمدند. در ایران اما آدمهایی به خیابان آمدند که به وسیله خود حاکمیت تجمیع شده بودند. عدم حضور مردم، یک واکنش منفی است. پس مردم، اعتراضشان را چطور نشان بدهند؟ این عدم حضور یک نوع دهنکجی است. تجمعات در حمایت از فلسطین در همه جای دنیا خودجوش بود اما در ایران سفارشی و فرمایشی است. این همان عکسالعمل مساوی در جهت مخالف است».
او در پایان تاکید کرد: «همین مخالفتها، نشان از قدرت جامعه مدنی و امید جامعه به تغییر است اما خودآگاهی طبقاتی نیز باید به صورت تدریجی بیشتر شود. هر چه میزان این خودآگاهی بیشتر شود، میزان مشارکت جامعه مدنی نیز افزایش مییابد. این آقایان همین را میدانند و سرنوشت میانکاله نیز این را تایید میکند».
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟